بارالهی هیچ تنی را نیازمند نازطبیبان منما
چند وقت پیش گرفتاری پیش اومده برای یکی ازآشناهامون و کسالتی براش پیش اومده بود و به نوبت میرفتم توی بخش بیمارستان و از مریض مون مراقبت میکردم..........
یه روز که رفتم بیمارستان یه اتفاقی افتاد که حیفم میاد براتون تعریف نکنم:اونروز توی بخش در یه اتاقی آقای رو دیدم که با لباس بستری وایساده بود توی دستش هم یه پوکه خالی سرم بودو خلاصه شبیه کسایی بود که برای ترخیص از بیمارستان آماده بود ،درست هم بود میخواست مرخص بشه امابرای ترخیص یه مشکل داشت، پول نداشت تا به حسابداری پرداخت کنه وبفرستندش تا بره .بنده خدا میگفت هزینه بیمارستان300000 تومانننن میشه یه مورد جالب هم این بود که به محض اینکه فهمیدن پول نداره سریع یه مریض رو تختش خوابوندند،این بنده خدا شده بود مسافر خط11هی میرفت سربخش هی میومد ته بخش.
قاعده و قانون بیمارستان هم اینه که نه چک قبول میکنه نه مدرکی نه سندی فقط (ای بقربونش برم) پول میخاست.بیمار مذکور به همراه عیال محترمه شان به هر دری زدند تا آخرش بعداز 4ساعت علافی پوله جور شد...........
واقعا که، فکر کردید سریال خروس و دیدم وهم برم داشته بود نه به جان اون گردوها باور کنید اورجینال برام اتفاق افتاده بود(البته بعنوان شاهد)پیش خودم گفتم که همش تهرانیا که نباید از این سریالا داشته باشند ما هم داریم خوبشم داریم .
این رو هم بگم نه بیمارستان مقصره ونه بیمار ، خوب پس کی مقصره؟
به نظر شما اسم این سریال رو چی بزارم ؟به بهترین گزینه 2 بادام و 4گردو اهدا میشود